تدبر در سوره مبارکه جنّ

تــــــــدبّــردرســـوره ی مبارکه ی جن
72


مقدمه:

درطول تاریخ انسانها همیشه نیازمند بودندبه ارتباط برقرارکردن با عالم غیب چون انسانها فطرتا این رامی دانندکه همه ی این دنیااین چیزی که باحواس پنجگانه درک میکنندنیست وچیزهای دیگه ای هم دراین عالم وجودداره که ازدرک ماخارجه...

خواب دیدن شاهدی است که به انسان ثابت میکنه ورای عالم مادی، عالم غیبی هم وجود دارد والبته درطول تاریخ کم پیش آمده که کسی عالم غیب را تکذیب کند...

اعتقاد به غیب وجدانی است تحولات درونی انسان منشاء مادی ندارد، علت آنها چیزی ماوراء ماده است، مثلا دل گرفتگی ما آدمها درپاره ای ازاوقات و...

خداوندبزرگ برای پاسخ به این نیازفطری انسانها رسولانی را میفرستدکه پیام آورانی از عالم غیب بودند،اگررسول نبود ما اخباررسمی قابل اعتمادی ازعالم غیب نداشتیم وهمه چیز در حوزه ی ادراک پنج گانه مان بود ویا باید حدس میزدیم...

رسولان آن چیزی که انسان نیازدارد بداندازعالم غیب به او عرضه میکنندنمونه ی ان هم قران کریم است.

درطول تاریخ افرادی بودند که بنا به این فطرت خدا گرایانه ی خوددرفاصله ی زمانی یک پیامبر تا ظهورپیامبرجدید، تلاش برای جایگزینی رسول میکردند.

به عبارتی تلاش بشربرای جستجوی جن، تلاشی برای جایگزین رسول است.

درطول تاریخ اون دسته از کسانی که رسول را قبول نداشتند یا از فلسفه ی وجودی رسول غافل شدنداینها گرایش به ارتباط باجن پیداکردند تا ازاین طریق این نیاز فطری را ازطریق باعالم غیب مرتفع سازند...

جن گرایی نقطه ی مقابل گرایش به رسول است.

درنتیجه:

ایمان به رسول راه مشروع ارتباط با عالم غیب است = توحید

و

ارتباط با اجنه راه نامشروع وحرام است = شرک

البته توجه داشته باشید درقدم گذاشتن درراه حرام بعضا افرادممکن است چیزهای خیلی ناچیزی هم بدست بیاورند...

اما

مقایسه راه مشروع وحلال درمقابل راه حرام ونامشروع مانند استفاده ازاب شیرین است درقبال آب شوراست، انسانها با فعل حرام هرروزعطش بیشتری پیدا میکنندو به قولی سیرمونی ندارند...

وحالا

بریم سراغ فضای حاکم درسرزمین عرب قبل ازنزول سوره ی جن:

پیامبر اکرم 1400سال قبل ظهورپیداکردنددرآن زمان علم کهانت(تسخیر وارتباط باجن) گسترش خاصی داشت وپیامبر بعدازرسالتشان شروع کردندبه خواندن قران وخبردادن ازعالم غیب با کلام خدا یعنی قران.مشرکانی که دران زمان برای خود گرایش به جن را جایگزین کرده بودند، طبق معمول گذشته شان سراغ جنیان میروندوبه آنها میگویندکه یک نفرآمده که ادعامیکنه رسول است و جنیان را مامورمیکنند که از عالم غیب برای اونهاخبربیارند که ایا این مرد درست میگه، درست نمیگه؟ اصلا این مرد کیه؟ توجه کنیداونها اصلا براشون مهم نبودحرفهای این رسول چیه فقط میخواستندبدانندکه ایا این مرد پیامبره وعالم غیب را میشناسه یا نه!

جنیان هم گروهی تشکیل میدهندتاازعالم غیب برای مشرکان خبر بیاورندولی این بار برخلاف همیشه اوضاع سمــاء را متفاوت دیدند...

وناگهان مشرکان خبری که منتظربودنداززبان جنیان بشنوند اززبان پیامبر میشنوند...

ازاینجا دیگه وارد فضای سوره میشیم...

این تدبر برگرفته از سخنان استاد عالیقدر اقای صبوحی است بنابراین نگارش ان به صورت عامیانه بوده،

انشاالله از این دریای بی کران رحمت الهی لذت ببرید.
بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند هستی بخش مهربان



قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿۱﴾

قُلْ یعنی بگو، خداوند به پیامبرش میگه بگو پس معلومه یه عده (مشرکان) منتظر شنیدن چیزی هستند. (أُوحِيَ إِلَيَّ) یعنی به من وحی شد، خدابه رسولش میگه:نگوخودم دیدم نگوخودم شنیدم بگو بهم وحی شد، (أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ)یعنی گروهی ازجنیان قران خواندن مراشنیدند،(فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا)پس گفتندهمانا قران ومتن شگفت آوری را شنیدیم.



يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿۲﴾

این کتابی است که به سوی رشد هدایت میکند،(فَآمَنَّا بِهِما)(جنیان) به این کتاب ایمان اوردیم(یعنی جنیانی که مشرکان منتظربودند برایشان خبربیاورند ایمان اوردند). (وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا)و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد.



وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿۳﴾

یعنی پیامبرمن به انها(مشرکان)بگو این جنیان اقرارکردند که شان خدابالاتراز؟آن است که همسروفرزندبگیرد.(یعنی نفی شرک)



وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿۴﴾

سَفِيهُ در قران یک نفر است وان ابلیس است، دراین ایه اشاره به این داره که این جنیان پی به سفاهت ابلیس بردندوگفتندوشگفتاكه كم خرد ما(شیطان) درباره خداسخنانى ياوه وچرت وپرت مى‏گفته



وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ﴿۵﴾

ماباورمون نمیشدکه انس وجن(شیطان از جنیان است)به خدا دروغ ببندند،

باورنمیکردیم که ابلیس به دروغ برای خدا همسر وفرزند قائل بشه...

ازایه ی1- 5 سوره ی جن، اجمالی است از گزارش جنیان که قبل از بیان از زبان خودشون اززبان پیامبر به مشرکان گفته شدو دران جنیان به یکسری سرفصل هایاعتقادی اشاره کردند:

-ایمان به خدا وایمان به رسول

-نفی مطلق شرک، خداوندنه صاحب همسراست ونه صاحب اولاد

-اگرهم قبلا گرفتارشرک شدند به علت سخنان ابلیس(سفیه)بوده، علت باورکردنشون هم تنها ساده لوحی بوده چون اصلا باورشون نمیشده که دروغ به خدا ببندند...

ازایه ی 6 به بعدجنیان واردتفضیل گزارش میشوند:



وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿۶﴾

ماجرا اینه که گروهی ازادمیان رفتارشون، اخلاقشون این بود که پیوسته پناه می اوردندبه جنیان،همین ادمیان باعث افزایش گمراهی جنیان شدندوهمین باعث شد که جنیان فکرکنند که خودشون کاره ای هستند!



وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿۷﴾

(جنیان دارند توی جمع خودشون سخنرانی میکنندو پیامبر هم داره گزارش میده ازسخنرانی اونها توی جمعشان به مردم)چرا می اومدند دنبال جنیان ، چون اعتماد داشتند که رسول وپیغمبری مبعوث نمی شود حالا دیدند که کسی مبعوث شده



وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا﴿۸﴾

حالا به محض اینکه اومدند سراغ ما، ما جنیان نیز رفتیم به آسمان (سماء با سموات فرق دارد، سماء یعنی کل 7اسمان ولی سموات یعنی تک تک اسمانهادر اینجا سماء امده یعنی کل اسمانها) جنیان وقتی خواستند اطلاعات غیبی بگیرند در کل اسمان سیر کردند،ولی ناگهان با صحنه ی غیر منتظره ای مواجهه میشوند، دیدندکه اسمان پر از نگهبان و مهمات است (حَرَثَ شدیداً)یعنی سیستم امنیتی اسمان به شدت تقویت شده، پرشده از نگهبانان و پر شده از شهابها



وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿۹﴾

قبل از این اتفاق جایگاهی در اسمان بود که ما میرفتیم در انجا می نشستیم وبا استراق سمع یک سری از اطلاعات محدودی از غیب میگرفتیم، (ولی الان پر ازشهاب شده ونمیتوانند در جایی بنشیننداول هم که می رفتند یواشکی بود ولی الان همون جایگاههای محدود راهم بستند!)



وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿۱۰﴾

حالا با دیدن این پدیده ما توی وضعیتی قرار گرفتیم که نمیدونستیم قضیه چیه؟ چرا اسمان این طوری شده؟چرا اسمان پر از نگهبان شده؟سر درنیاوردیم که این شری است برای اهل زمین یا اینکه خداوند برای انسانها رشد وکمالی قرار داده. این اتفاق خیره یا شر؟

تازه جنیان در اینجا در موضع تحقیق برامدند که ببینند این خیره یا شر؟



وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا﴿۱۱﴾

در میان ما جنیان که با این موضوع مواجه شدیم گروهی بودند که صلاحیتهای فطری خود را ازبین نبرده بودندوصالح شدندولی گروهی از ما شرور بودند، بعضی از ما کمتر صالح بودند وبه راهی دیگر رفتند.



وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا﴿۱۲﴾

ما جنیان صالح فقط یک چیز را فهمیدیم که چه شراراده شده باشد برای اهل زمین وچه خیر ما حریف خداوندنمی شویم، هرگز نمیتوانیم خدا را به عجز دربیاوریم، دوم اینکه اصلا از دست خدا نمیتونیم در بریم که بخواهیم اون به عجز دربیاریم.

(واینجا نقطه ی عطف شیطان گرایی است که جنیان صالح یک راهی رفتند وجنیان کافر به دنبال به زانودراوردن خدا رفتند!)



وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿۱۳﴾

ما که صالح شدیم تا سخن هدایت(قران) را شنیدیم ایمان اوردیم و فهمیدیم که خدا دنبال ضرر برای ادم نبوده و نیست، پس هرکه به پروردگارش ایمان بیاوردنه ضرر میکندونه گمراه میشود.

در اینجا دیگه هدایت خودشون تموم شده حالا میخواهند قومشون را هدایت کنند.



وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿۱۴﴾

یعنی همانا ما جنیان دو راه را درپیش رو داریم یکی مسلمان بودن ویکی قاسط بودند، پس هرکس ازما ایمان بیاورد پس انها به رشد وکمال دست پیدا کردند.



وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿۱۵﴾

وکسانی که اسلام را نپذیرند هیزم جهنم میشوند.



وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا ﴿۱۶﴾

وجنیان به قوم خود گفتند اگر برطریقت استقامت داشته باشیدما(خدا)به انها ابی گوارا میدهیم تابا این اب گوارا انها را بیازماییم



لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا﴿۱۷﴾

بنابراین جنیان دوگروه میشوند:

1- مسلمان که رشداً میشه و اگر برطریق اسلام استقامت کنندتازه در معرض آزمایش قرار میگیرندبا ابی گوارا.

2- کافر که هیزم جهنم میشود.

گویی درعالم جنیان ان چیزی که مایه یابتلا وازمایش است اب گواراستخدا می فرماید به وسیاه یاب گوارا انها را دچار فتنه می کنیم

در واقع:

اسلام+استقامت+عدم لغزش در فتنه = راه نجات



وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿۱۸﴾

از اینجا به بعد قران یک انتقال جالبی داره حالا پیامبرخدا درحال بیان مطالبی هستند با یک قل به مشرکانی که دور وبرشون هستند،اخرین فراز از سخن جنیان که پیامبرداره به مشرکان میگه این است: همانا مساجد از ان خداست هیچ کس را با خدا نخوانیدوبعد جنیان با جنیان اظهار تعجب میکنندکه این ادمها چقدر بدبختند، لذا اخرین فراز سخن جنیان اظهار تعجب است.



وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا﴿۱۹﴾

این بنده یخدا قیام کرده برای خداپرستی بعداین مشرکان دورش جمع شدندعلیه اوو از این صحنه جنیان اظهار تعجب میکردند.



قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا ﴿۲۰﴾

از اینجا به بعدنفی جن گرایی است و ایمان به رسول و توحید که نشانه ی ایمان به رسول است قبول است،خداوند میفرماید:ای پیغمبرمن بگو این است وجز این نیست که رب خویش را میخوانم وهرگز کسی را شریک او قرار نمیدهم



قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿۲۱﴾

وقتی انسانها مواجه شدند با این شرایط که عجب! ما منتظر گزارش جنیان بودیم ولی این گزارش را اززبان پیامبرشنیدیم ، اظهار تعجب کرده وتوی این شرایط ان چیزی که از جنیان میخواستند از پیامبر میخواهندکه حالا تو از غیب به مابگو(یعنی استفاده یابزاری از پیامبر)پیامبر میگوید من مالک ضرر وشر برای شما نیستم به من پناه نیاورید.



قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا﴿۲۲﴾

خود من درپناه خدا هستم به من پناه نیاورید!به من تکیه نکنید خود من جزخدا تکیه ندارم



إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿۲۳﴾

من یک وظیفه دارم اونم اینکه پیام خدا را برای شما برسانم واین را بدانیداگرهرکس ازخدا ورسولش سرپیچی کندبرای اواتش جهنم است



حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿۲۴﴾

پیامبر وقتی از خواسته ی مشرکان شانه خالی کرد وگفت من خودم درپناه خداهستم ، اینجا مشرکان به پیامبر میگن حالا که به خواسته ی ما اهمیت نمیدهی بجنگ تا بجنگبم

تاروزی که عذاب خدا برسد میفهمند که چه کسی نفراتش کمتراست پیغمبرویارانش یا شما؟



قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا﴿۲۵﴾

مشرکان میترسند وبه پیغمبرمیگن خوب حالا بگو ببنیم کی روز قیامت است پیغمبر میگوید :نمیدانم،نزدیک است انچه وعده داده شده یا دوراست



عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ﴿۲۶﴾

عالم غیب خداست وهیچکس را برعالم غیب مسلط نکرده ونمی کند.



إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿۲۷﴾

مگراون کسی که خو خداوند بخواهد از پیامبران که تازه این پیامبر را خداوند پیش رو وپشت سرش را رصد میکند که مبادا این علم غیب پیامبر امیخته بشه با باطل


لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ﴿۲۸﴾

تا مطمئن بشود که این پیغمبر خالص خالص داره سخن خدا را میرساندتا مبادا رسالت تغییرکندوخداوند کاملا به رسولان احاطه دارد تا انچه که باید به گوش مردم برسانند را بدون هیچ کم وکاستی برسانند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

ورود به سایت

آمار بازدید سایت

امروز10
دیروز109
هفته701
جمع کل291851

افراد آنلاین

2
نفر

جمعه, 31 فروردين 1403 01:10

شبکه های اجتماعی

in

telegram

 

 

 

                      

logo-samandehi