عروسی
" قدم نه پیشتر ای نور دیده
که جایت فرق سر باشد بفرما "
این بیت قسمتی از رباعی است که داماد برای عروس در مقابل مردم، قبل از ورود به خانه میخواند.
تکریم زن همراه با احساس (در قالب شعر) و در مقابل دیگران (توصیه های روانشناسی امروزی) در این سنت کاملاً مشهود است.
=============================
شب یلدا در احمدآباد
اوایل میزان (مهرماه) هندوانه ها و خربزه هایی که خود کاشته بودند، برداشت می کردند. تعدادی از آنها را داخل اتاقی که غوزه پنبه ها یا کاه نگه میداشتند برای شب چله (یلدا) پنهان می کردند. بعضی عقیده داشتند خوردن هندوانه در این شب مانع از مریض شدن در تابستان میشد.
انار، هندوانه و خربزه از ميوه های شب یلدای احمدآباد بوده است.
بطور کلی این شب از اهمیت و آداب خاصی برخوردار نبوده است. چراکه شب نشینی و کتابخوانی از رسوم ثابت روستا بوده است.
شب نشینی جوانان با اشعار نظامی از جمله خسرو شیرین و لیلی مجنون سپری میشد و سالمندان با اشعار سعدی، حافظ و کتاب نهج البلاغه اوقات شب نشینی را میگذراندند.
زنان روستا هم در شبهای بلند زمستان با چرخ ریسی دسته جمعی ساعات طولانی شب را می گذراندند. یکی از کارهایی که آنها در حین کار انجام میدادند مشاعره بوده است.
کلا اجدادی اهل شعر و ادب بودیم.
==================================
شب های زمستان در گذشته روستا
مراسم شب نشینی و دید و بازدیدها، خصوصاً در شب های زمستان،دور کرسی گرم خانه، در میان مردم روستا از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار بوده است.
قدیم، در این شب نشینی ها جوانانی که سواد داشتند، کتاب های جوهری، امیر حمزه، خاورنامه، فلک ناز و امیر ارسلان، می خواندند. بعضی ها که داستان های شاهنامه را بلد بودند، آنها را به شکلی جذاب برای دیگران بازگو میکردند. فال حافظ نیز سرگرمی عمومی جوانان و پیر مردان روستا بود. اگر کسی سفر خاصی در زندگی خود کرده بود، دراین شب نشینی ها از وقایعی که در طول سفر برایش رخ داده بود تعریف می کرد. البته این سنت و رسم، دیگر در شب نشینی ها برگزار نمی شود و مردم کمتر به کتاب خوانی جمعی میکردند.
================================